
لخ پوزنان 1-4 فیورنتینا: نمرات بازیکنان و 3 چیز که یاد گرفتیم
پیتر تراچیانو-6.5: کار زیادی برای انجام دادن نداشتم. هیچ شانسی روی دروازه وجود نداشت زیرا دفاع او کنترلر را زمین گذاشت و از آنجا دور شد. با ادعای سانترها و حفظ مالکیت، کار خوبی انجام داد.
کریستیانو بیراقی—6.5: بازی عجیب برای کاپیتان. واقعاً از نظر دفاعی در نیمه اول متزلزل بود. هرچه لخ پوزنان خلق کرد از سمت او بود. بعد از نیمه خیلی بهتر بازی را قفل کردیم و یک پاس گل اضافه کردم تا با چند توپ خوب وارد دروازه شویم. شاید فقط به آن 45 دقیقه اول نیاز داشت تا تمام راه را بیدار کنم.
لوکا رانیری-6: به خصوص در نیمه اول یک قدم عقب تر نگاه کردم. در مورد هدف گیج شده بود و گاهی اوقات برای ردیابی میکائیل اسحاک تلاش می کرد. چند تصمیم ضعیف هم در مورد توپ گرفتم. چند لحظه را ارائه داد که میتوانست روی حلقه برجسته باشد، از جمله یک ضربدر قیچی آکروباتیک و یک لیزر لعنتی از پاس کاستروویلی در بازی باز. قرار نیست به ترتیب از ایگور یا لوکاس مارتینز کوارتا بپرد، اما او شایسته و سرگرم کننده است.
نیکولا میلنکوویچ—6: احتمالاً خوش شانس بودم که پنالتی را دریافت نکردم و کارت قرمز دریافت کردم، پس از اینکه در همان اوایل به پشت ایشاک تکیه دادم، پس از اینکه سوئدی از کنار او گذشت. چند سکسکه دیگر داشت، مخصوصاً در اوایل، اما با ادامه بازی بهبود یافت.
دودو-6.5: نقش خود را مشخص کرده و آن را پذیرفته است. دائماً در موقعیتهای باریک و عجیب ظاهر میشد، اما توپ را در حال حرکت نگه میداشت و به دنبال این بود که هر زمان ممکن بود به جلو برود. در دفاع خوب ایستادگی کرد، اما این اعتماد به نفس تازه یافته او در مالکیت توپ است که واقعاً برجسته است.
رولاندو ماندراگورا—6.5: به شدت درگیر دو تا از گلها بود و کاری را که باید انجام میداد انجام داد، اگرچه در تعیین موقعیت خود در نیمه اول کمی مشکل داشت. بیشتر و بیشتر، به نظر می رسد اگر میلان بادل یک بازیکن لحظه ای باشد تا یک کمک نامرئی عالی برای 90 دقیقه.
سفیان امربات—7: در بعضی مواقع با پاس هایش شلخته بود، اما حضور او به فیورنتینا اجازه داد تا بر مرکز پارک مسلط شود. هرکسی را که بدشانسی میکرد به او نزدیک شود و بارها و بارها توپ را از آن خود کند، ماول کرد. چه بازیکنی
جوسیپ برکالو—7: مرتب و باهوش به جای پویا. نفوذ به فضا، بیشتر به عنوان پاسور به جای دریبلزن، خوب به نظر میرسید. شاید هرگز از آن دسته وینگرهایی نباشیم که می توانند اتفاقات را رقم بزنند، اما به عنوان یک بازی ساز گسترده، یک قطعه مکمل بسیار مفید به نظر می رسد.
جیمز بوناونچر—7.5: هدف خود را به خوبی به دست آورد و در تمام طول بازی به طور موثر کمک کرد. چرخش های حیله گرانه او در اطراف منطقه، مدافعان لخ پوزنان را مجبور کرد که بارها و بارها در هنگام شکست دادن مرد خود واکنش نشان دهند و مدافع دیگری را وادار کرد تا به دور زمین بچرخد و فضای دیگری را ترک کند. هنوز آن را دارد، هر چه که هست.
نیکلاس گونزالس-8: بازیکن برتر مسابقه علیرغم اخراج زودهنگام بعد از برخورد زانو به زانو. گل اول را زد و گل دوم را زد. با ورزشکاری، دریبل زدن و حرکات هوشمندانه خود خاری دائمی در چشم میزبان قرار می دهد. چه بازیکن لعنتی چه بازیکن لعنتی
آرتور کابرال—7.5: گلی از شکارچی غیرقانونی را به ثمر رساند که قرار بود یوویچ در آن تخصص داشته باشد. فشار فوق العاده ای انجام داد و به لخ کمک کرد تا از ساخت هر چیزی در موقعیت های عمیق جلوگیری کند زیرا او نام عجیب و غریب خود از هرج و مرج محلی را برای هر اقدامی به ارمغان می آورد. یک فرصت واقعا خوب را از دست دادیم، اما در حالت تعادل، کاملاً عالی بود.
نماد جاناتان—7.5: یک بازی بسیار جانی. چند لحظه هیجان انگیز را پشت سر گذاشتیم که با تصمیمات بد آزاردهنده به پایان رسید، اما سپس یک گل در سطح جهانی به ثمر رساند. اسرارآمیزترین بازیکن فهرست باقی می ماند اما می تواند کارهایی را انجام دهد که هیچ کس دیگری نمی تواند انجام دهد.
گائتانو کاستروویلی—6: به اندازه کافی مشتاق به نظر می رسید و چند موقعیت ایجاد کرد و در عین حال یک موقعیت مناسب را از کنار دروازه به ثمر رساند. واقعاً به نظر می رسد که او دارد کار خود را در این مجموعه پیدا می کند.
لوکا یوویچ—5: کار زیادی انجام نداد، اگرچه به نظر میرسید که هر دو تیم تا زمانی که او به میدان آمد، تقریباً آن را جمع کرده بودند، بنابراین او را به شدت قضاوت نکنید.
آنتونین باراک—n/a: چند لمس مرتب، اما واقعاً وقت نداشتم که نشان خود را بر روی دادرسی بگذارم.
ریکاردو سوتیل—n/a: پسر خوش تیپ ما چند چرخش NSFW تولید کرد اما نتوانست محصول نهایی را به دست آورد.
1. فشار بالا یک سلاح باورنکردنی است. لخ پوزنان از نظر فنی در نبرد مالکیت پیروز شد (51% به 49%) اما مطمئناً چنین احساسی نداشت. آنها بیشتر توپ را در عمق نگه می داشتند و آن را به صورت جانبی به هم می زدند تا زمانی که یک بازیکن ویولا خیلی نزدیک شد، سپس آن را به مدت طولانی پمپ کرد. احتمالاً کولجورز انتظار نداشتند که در میانه میدان حرکت کنند، اما جدا از کشش 20 دقیقه ای در نیمه اول، آنها به هیچ وجه نمی توانستند توپ را به جلو حرکت دهند، مگر از طریق ضربه زدن برای تعقیب مهاجمان.
این به شکل دفاعی عالی و ساختار پرسینگ فیورنتینا برمی گردد. کار کابرال بهویژه برجسته بود، اما همه به خوبی توانستند میزبان را به کرنر هدایت کنند و سپس آنها را وادار کنند که توپ را از دست بدهند. در نیمه دوم، میتوانستید احساس کنید که لخ به خوبی تسلیم شده بود، و اذعان داشت که آنها به سادگی نمیتوانستند توپ را روی زمین جلو ببرند. این گواهی بر کار وینچنزو ایتالیانو با این بازیکنان و توانایی آنها در تحقق ایده هایش است.
2. نیکو گونزالس در سطح دیگری است. او طعمه نیگل ها می شود. اتمام او می تواند ناامید شود. گاهی توپ را زیر پایش می گذارد. هیچ کس بهترین موقعیت او را نمی داند. اما اشتباه نکنید: نیکو بهترین مهاجم این تیم است. توانایی او در شکست دادن مردش، بردن ضربه سر، یافتن فضا، و به طور کلی ایجاد اتفاقات منحصر به فرد است. مطمئنا، ایکونه، سوتیل، بوناونتورا و کاستروویلی میتوانند گهگاه تاثیر او را تکرار کنند، اما هیچکس نمیتواند بهطور مداوم تهدیدی را ارائه دهد. González è un fuoriclasse.
3. Italiano بسیار باهوش است. اوایل امسال را به خاطر دارید که روایت در مورد فیورنتینا این بود که کوزین وینی یک پونی تک ترفند بود؟ اینکه تنها چیزی که می دانست فشار دادن بود؟ اینکه او نمی تواند بفهمد که چگونه یک بلوک عمیق را شکست دهد؟ اینکه او هرگز این تیم را از یک بازی لذت بخش مبهم عبور نخواهد کرد؟ که او اساسا Gegenpress Iachini بود؟
در مورد آن. باید دوباره این یکی را تماشا کنم تا بفهمم چه چیزی در نیمه تغییر کرد، اما فیورنتینا بیرون آمد و مسلط شد و موقعیت های زیادی خلق کرد و هیچ کدام را واگذار نکرد. نقش مدافعان کناری تغییر کرد، احساس کردم و نتیجه آن برتری در نیمه دوم بود. وقتی این هوش را با ویژگی های رهبری او ترکیب می کنید – به نظر می رسد که این تیم بدون حتی پلک زدن او را تا دروازه های جهنم دنبال می کند – و یکی از دست کم گرفته ترین مدیران اروپا را دارید.
دیدگاهتان را بنویسید